شناخت جامعه بشري از ديدگاه علم اقتصاد
1- جامعه اوليه(1)
در سير تكامل انسان، تفاوت اساسي ميان انسان و حيوان هنگامي پديد آمد كه انسان ساختن ابزار كار و در وهلهي نخستين اقسام بسيار ابتدايي آن را آغاز كرد. با ساختن و پيشرفت در تكامل ابزار كار، كار انساني به وجود آمد. در نتيجه كار، دستها آزاد شدند. با ساخته شدن ابزارهاي كار سادهن در ميان انسانهاي ابتدايي نياز به برقراري ارتباط با يكديگر در جريان كار و هنگام استفاده از ابزار كار، به وجود آمد. زبان هم در همين زمان پديد آمد. كار و زبان تاثير قاطعي در تكامل دماغي و مغزي انسان به جا گذارد. نتيجتا" اين كار بود كه خود انسان را به وجود آورد. پيدايش و تكامل جامعهي انساني مديون كار است.
در اين مرحله افراد انسان در حالتي نيمه وحشي به سر ميبردند و در مقابل نيروهاي طبيعي زبون و ناتوان بودند، آنان دانههاي گياهي، ميوههاي خودرو، حبوبات، ريشه، ساقه، برگ گياهان و غيره را گردآوري كرده و به مصرف ميرساندند. و به شكلي ابتدايي با نوعي رژيم غذايي گياهي زندگي ميكردند.
نخستين ابزارها از سنگ و چوب بود. بعدها كه انسان تدريجا" تجاربي اندوخت، ساختن سادهترين ابزارها را كه براي كوبيدن، بريدن و حفر كردن به كار ميرفت، ياد گرفت.
همچنان كه در پست هاي قبلي بيان شد كشف آتش براي انسانهاي ابتدايي در مبارزه با طبيعت اهميت بسيار فراواني داشت. آتش به آنان امكان ميداد تا در رژيم غذايي خود تغيير و تنوعي به وجود آورند. زيرا در غذاي پخته است كه پروتئيين كافي به بدن انسان ميرساند. و ميدانيم كه پروتئيين نقش پايهي مادي براي تغيير و دگرگوني در زندگي ايفا ميكند.
اختراع تير و كمان، واقعه تاريخي برجستهاي بود كه به وسيلهي آن شكار حيوانات وحشي با سهولت بيشتري انجام ميگرفت كه خود در تامين غذاي آنها موثر بوده است. توسعه شكار منجر به گلهداري ابتدايي شد و شكارچيان به رام كردن حيوانات آغاز كردند.
ابزار كار آنچنان ناقص و ابتدايي بود كه انسانهاي اوليه قادر نبودند دست تنها عليه نيروهاي طبيعي و حيوانات وحشي بجنگد. آنها مجبور بودند با هم و در كنار هم به صورت دستههاي انساني زندگي كرده و مشتركا" معاش خود را سامان دهند. كه اين خود ابتداي به وجود آمدن قبيله بود.
نظرات شما عزیزان: